• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

طلاهای همسرش را فروخت...

07 اسفند 1390 توسط انصاریان

پنج شش روز مانده بود به عید سال ۱۳۶۱
ساعت ده شب بود که شهید بابایی اومد سراغم
مقداری طلا آورده بود
می گفت فردا به پول نیاز دارم. اینا رو بفروش

پول طلاها رو خواستم بهش بدم…
شروع کرد به صحبت کردن:
- وضع مناسب نیست
- قیمت اجناس بالا رفته
- حقوق کارمندان و کارگران پایینه و درآمدشان با خرجشان نمی خواند و …

پول ها رو از من گرفت و بدون اینکه بشماره ، مقداریش رو به من داد و گفت:
این هم برای شما ! برو شب عیدی برای خانواده ات چیزی بخر
اولش قبول نکردم
اما چون دیدم ناراحت شد ، پول رو گرفتم و با خوشحالی به منزل برگشتم
بعدها شنیدم که شهید بابایی همۀ اون پول رو بین سربازان متاهل تقسیم کرده
تازه فهمیدم که ایشون طلاهای همسرش رو فروخته که ما شب عیدی شرمنده ی خانواده هامون نباشیم

راوی: سید جلیل مسعودیان
منبع: کتاب حافظان بیت المال ، صفحه ۵۰

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: عمومی لینک ثابت

نظر از: الزهرا (س) نصر [عضو] 
  • الزهرا(س) نصر

یه دونه از این آدم ها الان اگر توی مملکت بود گلستان شده بود !
حیف همه شون شهید شدند

1390/12/07 @ 08:55
نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو] 
  • مدیریت مازندران
5 stars

شهدا دم عيدي فكر چي بودند و مردم ما حالا…

1390/12/07 @ 08:38


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدرسه علمیه فاطمیه زرند کرمان

اللًّهُــمَ صَّــلِ عَــلَى مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــَد و عَجِّــلّ فَّرَجَهُــم
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس